به گزارش خبرگزاری «حوزه»، در ابتدای این نشست علمی، سعید مستغاثی مستند ساز و رئیس سابق انجمن منتقدان و نویسندگان سینما گفت: هالیوود همیشه در برنامه ها و فیلم های خود نشانه هایی در خصوص مباحث آینده پژوهی مطرح می کند.
وی افزود: پس از انقلاب اسلامی نشانه هایی در هالیوود شکل گرفت، مبنی بر اینکه جنگ آخرالزمانی در حال وقوع است و این جنگ در آینده رخ خواهد داد.
این مستند ساز گفت: فیلم شمارش معکوس در سال 2011 تولید شده است که این فیلم آخرالزمانی ماجرای گروهی از ایرانیان مسلمان را روایت می کند که قرار است همه آمریکا را با بمب نابود کنند؛ در این فیلم نشانه های آخرالزمانی بسیاری بیان شده و در این فیلم مذاکرات ایران و آمریکا را روایت گردیده است که در این مذاکرات آمریکا و اسراییل به دنبال صلح هستند.
وی خاطرنشان کرد: در این فیلم بیان شده است که ایران و روسیه به دنبال انتقال چند بمب هسته ای به آمریکا هستند؛ در این فیلم به پیش بینی های نوسترآداموس و سخن گفتن فارسی تروریست ها و... از جمله این نشانه ها بوده است.
مستغاثی بیان کرد: در فیلم های بعدی سریال های پربیننده ای شکل گرفت که از شبکه های سی بی اس میلیون ها بیننده در آمریکا را به خود جذب کرد و مفهوم این سریال در حقیقت موضوع مذاکرات هسته ای بود.
وی افزود: در این فیلم ها این نکته به تصویر کشیده می شود که ایرانی ها به دنبال بمب اتم هستند و آمریکایی ها با ابزارهای مختلف مانع این کار شوند؛ در این زمینه آنها فعالیت های دیگری انجام دادند تا در مذاکرات هسته ای ایرانی ها نتوانند از آن استفاده کنند به همین خاطر بسیاری از صحنه ها در موقع اکران که در آستانه توافق هسته ای بود حذف شد.
این مستند ساز گفت: پس مذاکرات هسته ای و پس از انتخابات ایران، سمت و سوی فیلم های آمریکایی کاملا متفاوت شد و آنها رویکرد دیگری در این زمینه دنبال کردند.
وی خاطرنشان کرد: در سال 2012 آنها نگاهی بد بینانه به برنامه های هسته ای ایران دارند و در آن زمان سعی کردند که نگاه بدبینانه ای ارایه کردند، ولی در آستانه انتخابات ایران در سال 2013 رکن پنجم را ساختند که وقتی در این سال خواستند آن را اکران کنند و صحنه مرتبط با ایران را حذف کردند.
مستغاثی بیان کرد: پس از انتخابات ایران و پس از 10 روز پس از این انتخابات فیلمی به نام سقوط کاخ سفید اکران شد که نکات عجیبی در این فیلم وجود دارد که تا کنون سابقه نداشت؛ در این فیلم برای اولین بار رییس جمهور سیاه پوست آمریکا از برنامه هسته ای ایران دفاع می کند و برای اولین بار گروهی در کاخ سفید وجود دارند که تندرو هستند و به دنبال مقابله با ایران هستند ولی رییس جمهور با این مساله مخالف است.
وی افزود: در این فیلم تلفن رییس جمهور آمریکا به ایران نمایش داده شد که دو ماه بعد تماس تلفنی اوباما با رییس جمهور کشورمان رخ داد؛ نکته جالب این است که حداقل این فیلم باید شش ماه قبل تولید می شده است؛ در این فیلم عده ای که مخالف رییس جمهور هستند کاخ سفید را اشغال می کنند و سعی می کنند که به شهرهای مختلف ایران با بمب هسته ای به ایران حمله کنند و در آخر فیلم رییس جمهور با کمک یکی از افراد دیگر کاخ سفید را پس می گیرند و سپس مذاکرات ادامه و به موفقیت می رسد.
این مستند ساز گفت: یک فیلم دیگر پس از این فیلم ساخته شد که به جای ایران همین داستان در زمینه کره شمالی شکل گرفت و سعی شده که این مساله نیز به نوعی ساختار سازی شود.
وی خاطرنشان کرد: در زمان جدی شدن مذاکرات هسته ای چندین سریال مهم شکل گرفت؛ یکی از این سریال ها، سریال 24 بود که ماجرای زندگی یک نیروی امنیتی آمریکا را ارایه می دهد؛ در یکی از این قسمت هاکه در حوالی مذاکرات ژنو انجام می شود به مذاکرات هسته ای ایران می پردازد و در این قسمت رییس جمهور اسلامی ایران که نام او نیز حسن است نمایش داده شده است و پیش از مذاکرات به داستان 6 هزار سانتریفیوژ اشاره می شود در حالی که در این زمان به هیچ عنوان هیچ سخنی از تعداد سانتریفیوژها نشده بود.
مستغاثی بیان کرد: در این زمینه سریال های بسیاری ساخته شده که هر کدام از آنها سعی دارند چهره خاصی از ایران و آمریکا را پیرامون این مذاکرات نشان دهند و نکته خاص آن فیلم ها نشان دادن چهره ای خاص از بازی رسانه ای در زمینه مساله ای هسته ای است.
در ادامه این نشست، محمد رضا خوشرو، مدیرگروه فرهنگ و هنر اداره کل پژوهش های صداوسیما، گفت: هالیوود به شدت با دیپلماسی عمومی آمریکا همراه است تا به شکلی آینده سازی را شکل دهد تا ذهن مردم را در این زمینه سوق دهد.
وی افزود: این فیلم ها و فعالیت های رسانه ای کاملا با هماهنگی با تیم های دیپلماسی آمریکا انجام می شود؛ آنها سعی می کردند که با اهداف مختلفی مذاکرات را به سمت و سوی دیگری ببرند و به همین جهت به شدت از ابزار رسانه استفاده می کنند.
این پژوهشگر عرصه رسانه تصریح کرد: در موضوع هسته ای یک درام ژورنالیستی شکل گرفت و در حین مذاکرات، آنها سعی کردند که یک فعالیت رسانه ای هدفمند را شکل دهند؛ در حین مذاکرات، خبرنگاران همه می گفتند که ما نمی دانیم چه اتفاقی می افتد و حتی دیپلمات ها نیز چنین مساله ای را بیان می کردند ولی لحظه به لحظه این گزارش ها ادامه داشت زیرا آنها به دنبال اضطراب سازی بودند تا مردم را به سمت یک تصمیم خاص هدایت کنند.
وی گفت: آنها سعی کردند که چهره ای از خبرنگاران ارایه دهند که آنها به رغم خستگی خبرهای بی ارزش از نظر ژورنالیستی را بی دلیل به عنوان خبرهای فوری نشان دهند که این مساله بیانگر این درام بود.
خوشرو اظهارکرد: دیپلماسی رسمی و دیپلماسی عمومی یک مدل جدید ارتباطی و رسانه ای را شکل داد تااز این طریق به ایرانیان فشار وارد کنند و به همین دلیل سناریوهای متعددی ایجاد کردند که ایرانیان را مجبور به تکذیب پیاپی کنند.
مدیرگروه فرهنگ و هنر اداره کل پژوهش های صداوسیما گفت: پس از مذاکرات رسانه های غربی سناریوهای پیروزی و تشکیک و مظلوم نمایی رژیم اسراییل را مدیریت کردند و رسانه هایی مثل بی بی سی فارسی در این بین به دنبال نقش رهبر انقلاب در این زمینه پرداختند.
وی افزود: بی بی سی فارسی در طول این مذاکرات همیشه خود را همراه و پشتیبان تیم مذاکره معرفی می کرد و این عمل نیز به دنبال جذب مخاطب صورت گرفت و سعی کردند همزمان با تهدیدهای غربی خبرنگاران بی بی سی خود را کاملا متمایل با ایران نشان دادند و پس از توافق سعی کردند که به آسیب شناسی این جریان بپردازند و جریان دیگری را دنبال کردند.
این پژوهشگر عرصه رسانه تصریح کرد: تکنیکی در فضای رسانه ای استفاده می شود که آن را پیش زمینه سازی می نامند؛ یعنی برای چنین رویدادهایی که برای غرب، پیش زمینه سازی جدی نیز شکل داده است تغییر هدفمند، عینیت و اهمیت می یابد.
وی گفت: تمام فرایند غربی ها در هر مذاکره ای همان سیاست چماق و هویج و سناریوسازی است؛ آنها به دنبال سناریو سازی هستند تا از مراکز مطالعاتی چنین ظرفیتی را استحصال کنند تا تمام سناریوها بررسی شود تا در به کار گیری هر بعد از این سناریوها این مسایل را دنبال کند.
خوشرو اظهارکرد: موسسه تحقیقات استراتژیک آمریکا بیان می کند که در ماه فروردین سال 93 و قبل از مذاکرات لوزان این پیش زمینی ها را شکل دادند؛ حتی بی بی فارسی هم سعی داشت که بیان کند برنامه هسته ای ایران باعث خشکسالی در ایران شده است.
مدیرگروه فرهنگ و هنر اداره کل پژوهش های صداوسیما گفت: از سال 93 فشارهای رسانه ای بسیاری به کشورمان وارد شد، در این بین تلاش کنند جمهوری اسلامی ایران را به سمتی ببرند که واکنش های قابل پیش بینی آنها را انجام دهد.
وی افزود: پیش بینی آنها در واقع پیش بینی نمایی است و آنها سعی کردند به نوعی مردم را در مقابل نظام قرار دهند و حتی سعی کردند با بازی خاص رسانه ای رسانه های ایران را نیز در مقابل نظام شکل دهند.
این پژوهشگر عرصه رسانه تصریح کرد: تلاش دموکرات ها برای یک کارنامه موفق باعث شد که در آستانه مذاکرات لوزان بیان شده که ایران با خروج مواد غنی سازی شده موافقت کند؛ رسانه های غربی همیشه با شانتاژ رسانه ای سعی می کردند که مقامات ایرانی را وادار به واکنش کنند که یکی از آنها همین فشار آنها در عرصه رسانه نسبت به القای یک دروغ بود که همیشه مذاکره کنندگان ما آنها را تکذیب کردند.
وی گفت: حجم برنامه سازی پس از مذاکرات از سوی رسانه های فارسی زبان کاملا متمرکز بر راس هرم نظام شد و آنها سعی کردند که به نوعی حمایت از جمهوری اسلامی ایران را به مخاطب خود منعکس نکنند و به همین سعی کردند که نشان دهند که تصمیمات رهبری تا چه اندازه در زندگی مردم تاثیرگذار بوده و به همین خاطر با خلط مباحث سعی کردند که نگاه به رهبری را تغییر دهند.
خوشرو اظهارکرد: بسیاری از برنامه های رسانه های فارسی زبان در پی آسیب شناسی تصمیمات رهبری در زمینه مباحث هسته ای بود و به همین دلیل سعی کردند که نحوه مدیریت خروج از بحران هسته ای و جنگ تحمیلی را مقایسه کنند.